نگاه...


عزیزی وقتی نیست آسمان آبی نیست

شب ها برای ماه هیچ جای خالی نیست

تار های ذل من از سکوت انتطار خالی نیست

درد تو بمان زود نرو در روزها جاری نیست

بستن چشمهایم به خاطره این همه بی خوابی نیست

زنذان وجودم از پستی خالی نیست

به زندان زنذگی می گویید

اما بدانید زندگی هم زندان زیبایی نیست

دوستی ها در این زندان هیچ کدام

برای یک مدت طولانی نیست

آرزوی من به تو رسیدن بود

اما این یک آرزوی بارانی نیست

اگر یک لیلا در دل باشد

به خدا قسم هیچ نیستی باقی نیست...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد