روزی ما دوباره کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد...

 

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

روزی که کمترین سرود بوسه است

و هر انسان

برای هر انسان

برادری است

و من آن روز را انتظار می کشم

حتی روزی که دیگر

نباشم ...

نظرات 5 + ارسال نظر
جواد و نسیما جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 14:59 http://www.javad-adabi.persianblog.com

سلام و درود ایزد منان بر شما باد[گل]
نوشته هاتون زیبا و دلنشین بودند زیبا مینگارید ادامه بدید باز هم سر خواهم زد امیدوارم همیشه اینگونه پر محتوا بنویسید اگه امکان داشت منو هم پیوند کنید ممنون میشم در زیر سایه ایزد منان باشید موفق و همیشه شاد[گل][گل]
دردی به دل رسید که ارام جان برفت
و از هر که در جهان به دریغ از جهان برفت

ق شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:16

و هر انسان برای هر انسان برادری است.
روزی که دیگر درهای خانهشان را نمی بندند .قفل افسانه یست
و قلب برای زندگی بس است.

مسافر چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:39 http://www.paeeze83.blogfa.com

دستشان کوتاهتر از آن بود که
دوران سلطنتش را ناخنکی زنند
اینک که شانه های خسته اش زیر خاک سنگینی میکند
بر سنگ مزارش هم رحم نمی کنند
.......... بر مزارش که رفتم برای چهارمین بار سنگ مزارش را ربوده بودنند..............
همه هراس من مردن در سرزمینی است که ........................
خوش باشی

سمیرا پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:19 http://www.ghasedakno0no0.blogfa.com

خوبرویان جهان نیست رحمی در دلشان
باید از جان بگذرد هر که شود عاشقشان
آنسان که سرشتند ز گل پیکرشان
سنگ اندر گلشان بود همان شد دلشان


سلام
وب خیلی قشنگی داری

هومن شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 21:56 http://lopo.blogsky.com

سلام از کامنتت ممنون نوشته های خودت را خواندم راستش خوشم آمد.

خوش باشی ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد