امان از نا تام تو
امان از نا تمام من
کی این ناتموم ها تموم میشن...
مثل هر ادم دیگه
یادمه بچه بودیم تو گذشته های دور
اون زمان که قلب ما پر بود از شادی و شور
روزی که تورو دیدم موهاتو بافته بودی با گل سپید یاس مو هاتو بافته بودی
بعد از اون روز قشنگ از خدا راضی شدم
از دم صبح تا غروب با تو هم بازی شدم
چه روز های خوبی بود ولی افسوس زود گذشت
تا یه چشم به هم زدیم روزو هفته ها گذشت
یادمه روی درخت دو تا دل کنده بودیم
سال بعد از اون کوچه ما دیگه رفته بودیم
شاید اون دلها دیگه خشکیده رو ساقه ها
شاید هم بزرگ شدن زیر بال شاخه ها...
ادامه...
چی شده پکری، حالت سر جاش نیست مدام آه می کشی و خاطره های خوش گذشته رو تو دنیای رویاهات مرور می کنی. انگار همه چیز برات رنگ غم داره حتی صدای قناری رو هم با ملودی غمناک لحظه هات یکی می کنی. درسته قناری توی قفس واسه آزادی می خونه اما همیشه امیدواره.امیدواره فردا روز دیگه ای باشه شاید فردا در قفس باز بشه. اگه قناری امید نداشت هیچ وقت نمی خوند. تو که آزادی، تو که آزاد آفریده شدی تا زندگیت رو خودت اون جوری که دوست داری بسازی پس چرا غمبرک زدی؟ تو که از پرنده توی قفس کمتر نیستی!
سلام واقعا نمیدونم چی بگم معرکه بود. درست همه ی حسهای من توی این نوشته ها بود اهنگت از همه زیبا تر. من خیلی می نویسم و خیلی دوست دارم دیگران هم بخونن اگه خواستی بهم بگو حتما برات می فرستم. خیلی خوشحال شدم. خدا حافظ
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چی شده پکری، حالت سر جاش نیست مدام آه می کشی و خاطره های خوش گذشته رو تو دنیای رویاهات مرور می کنی. انگار همه چیز برات رنگ غم داره حتی صدای قناری رو هم با ملودی غمناک لحظه هات یکی می کنی. درسته قناری توی قفس واسه آزادی می خونه اما همیشه امیدواره.امیدواره فردا روز دیگه ای باشه شاید فردا در قفس باز بشه. اگه قناری امید نداشت هیچ وقت نمی خوند. تو که آزادی، تو که آزاد آفریده شدی تا زندگیت رو خودت اون جوری که دوست داری بسازی پس چرا غمبرک زدی؟ تو که از پرنده توی قفس کمتر نیستی!
سلام
واقعا نمیدونم چی بگم معرکه بود.
درست همه ی حسهای من توی این نوشته ها بود
اهنگت از همه زیبا تر.
من خیلی می نویسم و خیلی دوست دارم دیگران هم بخونن اگه خواستی بهم بگو حتما برات می فرستم.
خیلی خوشحال شدم.
خدا حافظ