
روزگاریست که سودای بتان دین من است غم این کار نشاط دل غمگین من است
دیدن روی تو را دیده جان بین باید وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است
یار من باش که زیب فلک و زینت دهر از مه روی تو و اشک چو پروین من است
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است...
صدای پای کسی سکوت مرتعش شهر را نمی شکند ...؟
سلام
خوشحال شدم به من سر زدید.
همیشه اون چیزی نمیشه که دلمون می خواد.
موفق باشید
یک امروز است ما را نقد ایام
بر او هم اعتمادی نیست تا شام
بیا تا یک دهان پر خنده داریم
یک امشب دل به شادی زنده داریم
امروز به پایان می رسد. راست می گویی. اما فرداها هیچ وقت تمام نمی شوند. حتی اگر فردا بیاید.
« تو فردایی »
khili gharibeh in neveshteh hatoon
khili nazdigeh be rooz haieh talaeieh ma ama ama afssoos ke nemibinim anche ra ke hast va montazereh talangorim movafagh bashid
وقتی دلت گرفته... حتی رنیگن کمونم قشنگ نیست..
یه سر بهم بزن ببین باروون چی میگه !!
نوشته هات قشنگن...
اگه دوست داشتی با همدیگرو لینک کنیم ...
موفق باشی و به همه ی آرزوهات برسی
تا بعد